دختر 4 ساله من، بسیار بی اشتهاست. خیلی کم غذا می خورد و بیشتر در
حال فعالیت است، از لحاظ ظاهری کوچک به نظر می رسد و من نگران
سلامتی او هستم، چه باید بکنم؟! این سؤالی است که بسیاری از مادران
جوان دارند و گذشته از اینکه این مشکل تنها مربوط به مادران ایرانی
نیست، یکی از مهمترین مشکلات و معضلات تغذیه کودکان و نوجوانان
رفتارهای تغذیهای نامناسب است که متأسفانه در بین آنها بسیار زیاد
شده است.
تغذیه صحیح، قدرت یادگیری افراد به خصوص کودکان را بالا میبرد و
نخوردن صبحانه اثرات منفی در یادگیری آنها دارد. گرسنه بودن و
نخوردن صبحانه در مدت کوتاهی مکانیزم همواستاتیک یا گلوکز خون را
در سطح ثابت نگه میدارد و به عملکرد طبیعی مغز لطمه وارد
میکند. البته جدای اینکه والدین کودک باید به دلایل بی اشتهایی
کودکشان پی ببرند و بطور علمی آنها را درمان کنند ولی از یکسری
ابتکارات هم می توان کمک گرفت که در تحریک اشتهای آنها ممکن است
تاثیر داشته باشد ... تصاویر ادامه مطلب را ببینید :
نقاشی کودک یک پیام است آنچه را که او نمی تواند به لفظ در آورد و به ما انتقال دهد.
بررسی و درک زبان نقاشی، اطلاعات ارزنده ای در اختیار والدین، مربیان، روانشناسان و همه کسانی می گذارد که دوست دارند دنیای کودک را درک کنند.
کودک همه مسائل زندگی خود را به واسطه نقاشی به تجربه در می آورد، خود را می آزماید و شخصیت خود را بنا می کند.
خطوط ترسیمی انعکاسی از دنیای هیجانی کودک ما هستند و نقاشی به تنهایی به منزله جهانی است که به موازات افزایش هوشیاری و دگرگونی های کودک متحول می گردد.
همه پرسش های پنهانی، شادی ها، اضطراب ها، عشق ها و ترس های کودک در نقاشی های او بازیافت می شود.
تاثیر والدین بر نقاشی و ذوق کودک
آیا با دادن یک موضوع مثلا مزرعه از او خواستهاید، برای شما نقاشی بکشد؟ اصلا تاکنون به نقاشی فرزندتان دقیق نگاه کردهاید؟ در برابر تصاویری که او میکشد و با اشتیاق به شما نشان میدهد، چه واکنشی دارید؟.
نقاشی کودکان، فرم تصاویر، ابعاد آن، محل قرارگیری اجزاء و نوع و ترکیببندی رنگها همگی به نوعی بازتاب حالات و احساسات درونی کودک شماست. او دنیا و محیط اطرافش و حتی تخیلات خود را آنگونه که احساس میکند و در خیال متصور میشود، ترسیم میکند. کودکی که فضای نقاشی او غمگین، خشن و با رنگهای محدود است، بهطور حتم نگاهی متفاوت از کودکی دارد که فضایی شاد و پر از رنگهای درخشان را با همان موضوع و امکانات میکشد.
منم میخواهم تاثیر گذار باشم
اولین تلاشهای کودک در این زمینه به میل ذاتی او برای اثرگذاری و لذت بردن از کارهای خود ساخته نشأت میگیرد. نوزاد از اولین روزهای زندگی خود برای لحظاتی کوتاه توجهش به حرکاتی که در میدان دید او انجام میگیرد، جلب میشود و این حرکات را با چشمان خود تعقیب میکند. کمی بعد اندک اندک سرش را هم کمی بهطرف اشیا و یا اشخاص برمیگرداند. کودک در سه ماهگی مرتب به دستهایش نگاه میکند و از تجربه لمس اشیاء لذت میبرد و این زمانی است که او تجارب اساسی و مداومی در جهت فعالیتهای فکری و عاطفی خود پیدا میکند.
تجربیات کودک و فعالیتهای او ادامه پیدا میکند تا اینکه بالاخره کودک در یک سالگی مداد در دست میگیرد و بدون کشیدن تصویری خاص با آن روی کاغذ میکوبد. در این مرحله کودک عملا نمیتواند تصویری روی کاغذ بکشد و یا اثری با مداد روی آن برجاگذارد. تا اینکه بالاخره در ?? تا ?? ماهگی بهطور کامل موفق به کشیدن خط میشود. در دو سالگی خطوط دایرهای و یا زاویهدار ظاهر میشوند. در این سن کودک بعد از کشیدن خط دلخواهش بهراحتی قلم را از روی کاغذ برنمیدارد و بعد از هر خط معمولا خطوط دیگری هم در همان محل رسم میکند. در دو سال و نیمگی که قدرت عضلانی کودک بیشتر میشود و هنگامی که خطی را رسم میکند، با چشم هم مراقب آن است تا خط از محدوده تعیین شده خارج نشود. در حدود سه سالگی، خطنگاریهای کودک دیگر فقط برای لذت بردن از حرکت، یا فشار مداد روی کاغذ نیست، بلکه مایل است احساسات درونی خود را که در ارتباط با تجربههای زندگی کوتاه مدتش بهدست آورده، بیان کند.
خط خطیهای پرمحتوا
پرورش قدرت بیان نقاشی کودک فقط وابسته به تکامل جسمی کودک نیست، بلکه با درک و شعور او نیز در ارتباط است. این ادراک در بدو تولد بسیار جزئی است ولی با پیشرفت سن کاملتر میشود. در حقیقت میتوان گفت؛ چون کودک هنوز مهارت کافی ندارد، بنابراین نمیتواند خوب نقاشی کند. با این حال کودک از همان آغاز خط نگاری از اینکه سه وجه چشم، مغز و دست خود را به کار میاندازد، لذت میبرد.
کودک بعد از سنین پنج، شش سالگی قدرت بیشتری در جهت نظارت بر واقعیتهای بیرونی پیدا میکند و چون لغات بیشتری آموختهاست بنابراین به راحتی میتواند اختلاف اشیا را با یکدیگر درک و بیان کند. کودک در حدود این سنین هنگام نقاشی فقط جنبههایی از اشیا را میکشد که آنها را شناختهاست و نه آنچه را که در ظاهر میبیند.
به همین دلیل نقاشی کودکان در این سنین دارای دو خصیصه متضاد است.او از یک سو نسبت به بیان برخی عناصر که قابل رویت هستند ولی از نظر او مهم جلوه نمیکنند، کوتاهی میکند و از سوی دیگر عناصری را میکشد که قابل رویت نیستند اما برای او مهم هستند.
نقاشی راهی بهسوی درون کودک
نقاشی برای کودک فقط یک وسیله بیان برای تجزیه و تحلیل، یا توضیح و تشریح موجودات و اشیا نیست، بلکه در عین حال وسیلهای است برای بیان زندگی عاطفی او. هنگامی که کودک با آزادی و دلخواه خود نقاشی میکند، در واقع حالت روحی و احساسات زمان حاضر و احساسات و تحریکات ریشهدار و ژرفتر خود را بیان میکند. در واقع روی کاغذ هم مانند خواب و رویا، تمایلات خودآگاه و ناخودآگاه کودک ظاهر میشود.
نقاشی کودکان حتی اگر از لحاظ شکل ظاهری بیاهمیت جلوه کند اما از نظر محتوا هرگز بهطور کامل بیارزش نیست. روانشناسان معتقدند حتی پیش افتادهترین نقاشیها هم میتوانند شناخت و تجارب کودک از دنیا و شکلگیری تدریجی اورا آشکار کنند.
بهطور مثال هنگامی که کودکی در نقاشیهای خود از خانواده گاهی تصویر پدر را در کنار مادر و خواهر و برادرهایش نکشد، ممکن است دلیل این کار او غیبت طولانی پدر در خانواده باشد. گاهی پدر این خانوادهها به دلیل
مشغلههای فراوان شبها
دیر وقت به خانه میروند و ساعات حضورآنها بسیار کم بوده و در این ساعات کم هم به دلیل خستگی حوصلهای برای صحبت و بازی با فرزندانشان ندارند و همین امر باعث میشود کودکان جای خالی پدر را احساس کنند.
کودک نسبتاً خیلی زود متوجه میشود که رسم و نقاشی وسیله بیانی است که با افکار او مطابقت میکند و او را در تخیلاتش آزاد میگذارد و در عین حال لذت سرشاری برای او فراهم میکند. در ضمن نقاشی کردن به کودک این امکان را میدهد که افکار درونش را نشان دهد.
کودک به کمک نقاشی، کشمکشها و دلهرههای درونیاش را آشکار میسازد و به این شکل اثر آن را کاهش میدهد.
گاهی دیده میشود که خود کودک در نقاشی شرکت ندارد، دلیل این امر ممکن است احساس عدم راحتی او در خانواده باشد و یا نشانهای از میل کودک به تغییراتی در خود مانند سن و جنس و… باشد. در اینگونه مواقع کودک یا خود را در نقاشی شرکت نمیدهد و یا در نقش شخصیت دلخواهش ظاهر میشود اما شخصی که برای کودک ارزش ندارد، همیشه در آخرین لحظه و با کمترین جزئیات و کوچکتر از همه و خارج از گروه خانواده در حالتی کاملاً ثابت کشیده میشود. البته روشهای دیگری هم برای بیارزش نشان دادن یک شخصیت در نقاشی کودکان وجود دارد.
توسل به معجزه تشویق
غلطگیری در عرصه نقاشی کمترین اهمیت را در عرصه خلاقیت هنری دارد. با وجود این هنوز بسیاری از والدین و مربیان، نقاشی کودکان را به کپی کردن محدود میکنند. برای کودکان کوچکتر معمولا از آلبومهایی استفاده میشود که کودک باید یک شکل را از روی شکل رنگ شده، رنگآمیزی کند و یا از روی شکل دیگری شکل ناقصی را تکمیل کند.
کودکان بزرگتر نیز از منظره یا صورت کپیبرداری میکنند. به این ترتیب همه فکر میکنند که با این روش آموزش واقعگرایانهای را براساس حقیقت بیرونی و شکلهای منظم و رنگهای دقیق به کودک دادهاند در حالیکه این واقعگرایی با مهمترین بخش هنر مدرن مغایر است و از سوی دیگر این کودک دارای خصوصیات مخصوص سن و سال خود است و نباید او را به عنوان یک بزرگسال ناکامل در نظر گرفت. یادمان باشد این کودک هم روزی بزرگ میشودو اصلا لازم نیست به هر قیمتی او هم دارای معیارها و احساسات و ادراکهای هنری معینی باشد
از طرفی هر کودکی دارای خواستهای مخصوص به خلق و خوی خود است و زمانی که این خواستها با خصوصیات سنی او مخلوط شود، باعث میشود او دنیا را با نگاهی کودکانه و مخصوص خود بنگرد، دنیایی که بزرگسالان قادر به دیدن آن نیستند.کپی کردن نقاشی سایر کودکان هم مانع از بروز خلاقیت در بچهها میشود و این امر گاه ناشی از عدم اطمینان کودک به خود است و گاهی به دلیل نداشتن چیزی برای ارائه از سوی کودک. این سبک نقاشی اغلب بعد از مدتی به دلیل فقدان انگیزه شخصی باعث یاس و خستگی کودک شده و ممکن است کار را نیمه تمام رها کند.تشویش مهم ترین و اولین و آخرین راهکاری است که بیشتر روانشناسان را به والدین در هر زمینهای توصیه میکنند. حتی اگر بچه شما کپی میکند و یا علاقهای به نقاشی ندارد هرگز او را مجبور به کاری نکنید بلکه سعی کنید با توسل به معجزه تشویق او را در راهی که مناسب میدانید هدایت کنید. میتوانید ساعاتی را به همراه کودکتان نقاشی کنید البته در نقاشی او دخالت نکنید.
بهتر است هر کدام برای خودتان چیزی بکشید از موضوعات آزاد و یا از چیزهای کلی میتوانید استفاده کنید. مثلا یک مزرعه خوشحال، یک دریای بزرگ و… در آخر کار هم به حدی از دیدن نقاشی کودکتان هرچه که هست ذوق کنید و به شعف بیایید که بیشتر از آن ممکن نباشد حتی میتوانید نقاشی را قاب کنید و یا همانطور بدون قاب به دیوار یا در کمد آویزان کنید تا بچه متوجه اهمیت کارش شود.
به یاد داشتهباشیم که همواره در نقاشی کودکان بیش از آنکه نتیجه و محصول کار مهم باشد، اجرای آن اهمیت دارد، چون کودک احساس میکند کاری مربوط به خود انجام دادهاست. کودک باید توانایی کسب تجربههای مخصوص خود را و نه تجارب ما را داشته باشد. پس ما بزرگسالان بهتر است در پی تصحیح وسواس گونه نقاشی آنها از نظر صوری نباشیم.
یکی از مشکلات رایج در بین برخی از کودکان به ویژه در مقطع دبستان، بیتوجهی آنها نسبت به امور درسیشان میباشد. به طوری که این امر، از یک سو شکایت والدین و از سوی دیگر شکایت معلمان آنها را برانگیخته است. این گروه از کودکان که گاها القابی همچون کم توجه و سربه هوا به آنها نسبت داده می شود،کودکانی هستند که در بیشتر موارد در انجام تکالیف درسی خود و یا امور محول شده به آنها، سهل انگاری نموده و مرتکب اشتباهات بسیاری میشوند. در بسیاری موارد دیده شده است که حتی در نگهداری وسایل شخصی شان نیز بیمسئولیت بوده و به وفور لوازم خود را گم کرده، بعضا آنها را خراب و یا گم کردهاند.
ادامه مطلب ...به وبلاگ ما خوش آمدید